بی همزاد

بی همزاد تر از گل تنها تر از ماه و گوشه گیرتر از باد

بی همزاد

بی همزاد تر از گل تنها تر از ماه و گوشه گیرتر از باد

فاصله

*ودنیایکلماتاگهفاصلهنباشهکلمتمعنیواقعیخودشونروگممیکنن!*

آره !تو دنیای ما هم همین طوره ......

شاید باید فاصله ای بین آدمها به وجود بیاد تا برای هم معنی پیدا کنن تا بهتر همدیگر رو بشناسن.....

و شاید باید من و تو از هم دور می شدیم برای اینکه (من) (تو) (ما) و (عشق) معنی پیدا کنه!

.

.

*مام روز منتظر بودم منتظر یه تک زنگ منتظر یه قاصد منتظر یه پیغام منتظر یه هدیه و شاید منتظر تو  اما خبری نشد که نشد!*

کابوس

یه مدتیه هر شب کابوس می بینم.... یه کابوس وحشتناک...

نه ! اشتباه نکن کابوس های من هیولا و دراکولا و یا آدم خوارها نیستن!

بلکه من هر شب کابوس دودلی ها و تردیدهایی که تا امروز تو زندگیم داشتم رو می بینم

من هر شب توی خواب سر یه دو راهی قرار می گیرم و هزار جور وسوسه منو به هر کدوم از راه ها صدا می زنه...

.

..

نمی دونم کدوم راه درسته ؟ فکر می کنم ...وسوسه می شم ... یه راه رو انتخاب می کنم اما پشیمون می شم....

حالم از خودم به هم می خوره .... تنها نقصی که توی وجودم به وضوح مشاهده می شه نداشتن ارادهُ س....

یهو از خواب می پرم ....تمام صحنه های اون کابوس هنوز جلوی چشمامه...سعی می کنم همه چی رو با خوردن یه لیوان آب فراموش کنم و دوباره به خواب می رم.....

اما دوباره خودمو می بینم که تو یه راه قدم گذاشتم .... اما این دفعه موضوع فرق می کنه چون این بار می تونم آخر جاده رو ببینم:

سیاهی .... ذلت.....خواری.....تنهایی.....و مرگ

.

..

...

*من خیلی تنهام ....کمکم کن!*

گل قشنگم

چشمامو آروم میبندم ... مثل همیشه ... شایدم نه این بار آروم تر از همیشه ... آره ... بازم فقط تویی که هستی ... بهم قول دادی که هر

بار که چشمامو میبندم بیای پیشم ... حالا یه نفس راحت میکشم

. سلام قشنکم ... میدونستم که سر قولت میمونی. از دست من ناراحت نشو.

امّا هنوز هر بار که میخوام چشمامو ببندم میترسم .. آره میترسم .... اگه دیگه سر قولت نباشی من چیکار کنم؟ ...

امّا وقتی با این فکرا چشمامو میبندم و بازم تو رو میبینم دوباره عاشق لحظه لحظهُ خواستن تو میشم ...گل قشنگم